سال ۸۸ دوستان گروه درمان از من ناوارد به امور سایت و اینترنت خواستند تا برای کلینیک سایتی راه اندازی نمایم . و این شروع تغییر جایگاه لکنت بود.

این خبر از طریق یکی از اعضای گروه ، به گوش دوستش که مهندس کامپیوتر بود رسید . آقای مهندس که بارها به عنوان مهمان به جمع ما پیوسته بود ، بی خبر آمد و از من خواست تا کارهای سایت را به او بسپارم ؛ و من با کمال میل پذیرفتم .

از آن به بعد مهندس ۳۵ ساله ما مرتب به کلینیک می آمد و با دلسوزی کم نظیری از من می خواست مقالات خود را به ایشان بدهم و … . مهندس در این رفت و آمدها – که هر بار با استقبال و احترام من و همسرم همراه بود – با کلیه دوستان گروه درمان رابطه ای نزدیک برقرار نموده بود ، به طوری که خیلی ها تصور می کردند او عضوی از گروه است .

این رابطه تا یک سال به خوبی ادامه داشت تا اینکه آقای مهندس رفتاری وارونه از خود بروز داد :

مرتب بهانه جویی می کرد – سایت را بروز رسانی نمی کرد – به منظور خرج تراشی ، بخش های غیر ضروری و بازاری را بدون هماهنگی اضافه می نمود – مرتب از من می خواست به محل کارش که بسیار دور است بروم ؛

وهنگامی که من و همسرم می رفتیم ، بی پروا صحبت های جاهلانه و زیر شکمی می کرد . کار تا آنجا بالا گرفت که من مطمئن شدم او قصد مزاحمت دارد . دوستان گروه درمان علت تغییر رفتار او را در احترام بیش از حد به او ارزیابی می نمودند .

روزی به او نامه ای نوشتم و خواستم یوزرنیم و پسورد مرا پس دهد ، ولی او به جای پاسخ ، نمای سایت را عوض کرد ! من مصرانه از او خواستم همه هزینه ها را بردارد و اجازه دهد سایت را به شخص دیگری بسپارم . بعد از رفت و آمد ها و سر کار گذاشتن های متعدد که یک سال طول کشید ! پاسخ آقای مهندس این بود :

نمیدم…!! می تونی بری شکایت کنی…!!

من لحظه به لحظه تغییر جایگاه لکنت و رفتارهای او را زیر نظر داشتم و می دانستم حفظ این سایت برای او چه اهمیتی دارد . هر وقت همسرم می پرسید چرا این کارها را می کند ؟ جواب می دادم دست خودش نیست ، او مجبور است .

بالاخره با انجمن انفورماتیک موضوع را مطرح کردم ؛ ولی تمامی مسئولان این انجمن یک صدا گفتند : « محال است یک مهندس ۳۵ ساله انفورماتیک بگوید من دومین farahmandpour.com را که هیچ سودی برای او ندارد ، پس نمی دهم .» بعد از محاکمه و پس گرفتن دومین ، همین مسولان می گفتند : « اصلا معلوم نیست چرا او این کارها را می کند ! » ولی این پرسشی است که پاسخ به آن ، کارشناس خودش را می خواهد :

مهندس عزیز ما لکنت زبان داشت ! او مجبور بود با ترفند « تغییر جایگاه » تعادل خویش را حفظ نماید .

این نکته برای من قابل پیش بینی بود که با پس دادن دومین ، تعادل ایشان هم از بین خواهد رفت و مثل قبل دچار اسپاسم خواهد شد . از اینرو تلاش فراوانی نمود تا بتواند به هر قیمتی که شده خشم خود را بر سر سایت خالی کند .

نمونه تلاش ایشان برای ربودن سایت و در نتیجه حفظ تعادل از دست رفته ، درفایل زیر مشخص است :

تغییر جایگاه لکنت

بزودی ………

  • آیا می بینید چگونه ترفند « تغییر جایگاه » انرژی و وقت یک مهندس خبره در کار خویش را به تباهی می برد ؟
  • آیا می بینید چگونه لکنت زبان زندگی را برای یکی دو درصد از افراد لکنت دار و نیز همراهان آنان سیاه می کند ؟
  • آیا می توان امید داشت روزی چنین جوانانی مشت بسته را باز نموده و مشکل خویش را درمان نمایند و به زندگی باز گردند ؟

همانطور که یک غریق به هر چیزی چنگ می اندازد و کسی از او نمی رنجد ، از نظر اخلاقی نیز نمی توان هیچ گناهی را متوجه چنین افرادی دانست .

این نکته را بارها تکرار کرده ام که افراد نا آگاه به ماهیت لکنت زبان ، کمتر می توانند چنین فرایندی را باور کنند . باید اندیشید چه نیرویی سبب می شود چنین شخصی :

  • سه سال برنامه ریزی کند ؟
  • سه سال وقت بگذارد ؟
  • سه سال انرژی صرف کند ؟
  • به تخریب دسترنج خود بپردازد ؟
  • دوستان خود را آزرده نماید ؟

جهت مطالعه کتاب راز لکنت زبان کلیک کنید!

  1. سینا گفت:

    به نظر من خیلی بد شانس بوده طرف، من خودم و گذاشتم جای اون که تا ٣٥ سالگی لکنتم و مخفی کردم ، بعد یه شرکت راه بندازم و یکی از مشتریام متخصص لکنت زبان باشه و بخواد چیزی که من ٣٥ ساله ازش فرار میکنم و بفهمه… خیلی سخته…

    • کامبخش فرهمندپور گفت:

      سینا جان شما باید جوانی بسیار با هوش باشید که این نکته ظریف را به این خوبی متوجه شدید. قابل تحسین بود… ای کاش همکاران رشته گفتار درمانی غربی هم به این خوبی مشکل لکنت زبان را درک میکردند.

    • کامبخش فرهمندپور گفت:

      درمان لکنت زبان سریع! رامبد جان معلومه که هیچ اطلاعی از این عارضه نداری، و یا به علت عدم پذیرش لکنت خود، به دنبال بیراهه های درمان میگردی. بهتر است کتاب راز لکنت زبان را بخوانید عزیزم

    • کامبخش فرهمندپور گفت:

      آقا سلمان گرامی اینها ذره ای از واکنشهای پیچیده لکنت زبان است.

  2. لکنتی 20 گفت:

    سلام مطلب را خواندم آیا این شخص تا حالا برای درمان به شما مراجعه کرده بود؟ من قبول دارم که شخصی که لکنت دارد خیلی سخت لکنت خود را می پذیرد ولی تا حالا ندیده بودم این کارا رو انجام بده ولی هر چی هست تموم شده رفته – ایشالله دیگه از این آدما به پست هیچ گفتاردرمانی نخوره

    • کامبخش فرهمندپور گفت:

      آقای مهندس عزیز بفرمایید انشااله به پست هیچ گفتار درمانی که با لکنت زبان سر و کار داره…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *