چالش های مسیر درمان لکنت زبان

بارها این نکته توضیح داده شده است که « درمان » به فعالیت در گروه نیاز دارد ؛ یعنی طی مسیر درمان لکنت زبان در گروهی که اعضای آن از نظر فرهنگی – اجتماعی ، هماهنگی نزدیکی با هم داشته باشند . با این همه ، اساس تشکیل هر گروهی ، بر پایه اتفاق و اختلاف نظر بین افراد گروه استوار است و اعضای گروه درمان لکنت زبان لازم است با هر دو جنبه روبرو شوند :

– چشیدن طعم شیرین اتفاق و اتحاد در مسیر درمان لکنت زبان ، سبب احساس امنیت و خود باوری می شود .

– مواجه شدن با اختلاف نظرها و چگونگی حل و فصل یا کنار آمدن با آنها ، بر توان ارتباطات شخص می افزاید .

اغلب درمانجویان با پیوند « واقع بینی ذاتی » و همچنین « تغییرات دیدگاهی » در ماههای اول درمان لکنت زبان ، بدون دست اندازها و چالش های برجسته و باز دارنده مسیر درمان لکنت زبان را ادامه می دهند . به طور معمول رفتار این افراد را اینگونه می توان ارزیابی نمود :

ارزیابی

  • با نگاه رو به جلو ، دوری از حاشیه ها و تطبیق خود با اختلاف نظرها ، مسیر درمان لکنت زبان را طی می کنند .
  • با افراد گروه رابطه خیرخواهانه و با مسئولیتی دارند و اغلب می دانند حفظ منافع اعضا ، بر اعتبار و تعادل خود آنان می افزاید .
  • در برقراری ارتباط با افراد تازه وارد پیشگامند و به آنها مشاوره های صادقانه و مفیدی ارائه می دهند .
  • برای ارزیابی و اصلاح دیدگاه های خود ، بدون مقاومت و دلیل تراشی با دوستان گروه مشورت می کنند .

همیشه چنین افراد با تدبیری هستند که با وجود مشکلات خویش ، با حس مسولیت و دوری از واکنش تلافی و جبران ، می توانند در تعیین مسیر درمان لکنت زبان و حتی تغییر نظر و رفتار مربی خود نقش سازنده و پابرجایی داشته باشند .

 انواع چالش ها

ولی همیشه چالش درمان لکنت زبان که درمانجویان با آن روبرو می شوند به این راحتی ها نیست . معمولا ۱۰% جوانان در طی مسیر درمان لکنت زبان، دچار دست اندازهای ذهنی بزرگی می شوند که حل آنها به همکاری نزدیک خانواده با محیط درمان نیاز دارد ؛

ولی اگر خانواده به هر دلیلی نتواند نقش مثبتی داشته باشد ، به مفهوم طولانی شدن مدت زمان درمان و گاه متوقف شدن آن خواهد بود . متوقف شدن درمان به این معنی است که شخص گفتار نسبی خوبی به دست می آورد ولی از برخی دیدگاه های اصلاح نشده که شرایط بازسازی آن را نیافته ، همچنان رنج خواهد برد .

چالش درمان لکنت زبان

چالش ها چگونه پدید می آیند ؟

اگر فاکتورهای زیر را در یک جوان با هم جمع کنیم :

  • عوارض لکنت زبان
  • ترفندهای پنهانکاری
  • خواستن ها و نتوانستن ها
  • شکست ها و ناامیدی ها
  • تحمل کردن ها و دم نیاوردن ها

طبیعی به نظر می رسد که برخی از آنان بنا به خصوصیات فردی ، جو آموزشی و جو خانوادگی خود ، دچار نوعی سرخوردگی شوند ؛ و می دانید « سرخوردگی » همچون فنر جمع شده ای در روحیه انسان عمل می کند .

هنگامی که آنان به توانایی های گفتاری و ارتباطی مطلوبی می رسند ، با عطش سیری ناپذیری به جبران نتوانستن ها ، ناامیدی ها و دم نیاوردن ها می پردازند .

آنها در این شرایط پند پذیری و منطق خود را از دست می دهند و ناخواسته به چون و چرا و بهانه جویی از اطرافیان خود می پردازند . میل به پرخاشگری و توقعات بی جا و دور از انتظار ، سبب رنجش و دلخوری اطرافیان می شود ؛ معمولا خانواده ها موضوع را اینگونه بیان می کنند :

دخترم / پسرم گفتارش خیلی خوب شده ، ولی مثل اینکه با همه سر جنگ داره .

معمولا این افراد به این دلیل که محیط درمان را امن ترین مکان برای مانورهایشان می بینند ، و همچنین می دانند دوستان گروه درمان لکنت زبان از گفتار سابق آنان اطلاع دارند ، ناخواسته بیشترین واکنش های پرخاشگری و تخریب را از دید خود ، در همین محیط می آزمایند .

آنها مرتب به طور پنهانی در تلاشند تا افراد ضعیف یا تازه وارد را به عنوان « طعمه » در گروه شناسایی کرده و با دشمن خواندن دیگر اعضا و حتی مربی ، خود را به عنوان تنها دوست و درمانگر دلسوز به آنان تحمیل نمایند .

اگر این پیوند شکل گیرد ، سعی می کند به بهانه تمرینهای کلینیک ، خارج از محیط درمان لکنت زبان با طعمه خود ملاقات کند .

در این صورت رابطه ای شکل می گیرد پر از دروغ ، تضاد و کینه ورزی _ شاید یکی از دلایل این رفتارها را بتوان در فقدان توانایی شخص در تطبیق و تغییر دیدگاه ها دانست ._ در این مرحله شخص گفتار و رفتار بقیه را به میل خود تفسیر میکند :

چالش درمان لکنت زبان

  • لبخند = مسخره کردن
  • محبت = منظور داشتن
  • راهنمایی = فضولی
  • سکوت = بی محلی
  • نگاه کردن = خصومت ورزی
  • نگاه نکردن = دشمنی
  • شوخی = بی ادبی

پیش چشمت داشتی شیشه کبود         زان سبب دنیا کبودت می نمود

 

ضمن اینکه همیشه در حال بهانه جویی ، پرخاشگری و تخریب هستند ، با این همه ، کمتر ساعتی است که به محیط درمان لکنت زبان، دوستان گروه و مربی خود نیندیشند . آنها به قدری درگیر تغذیه به این خوی تلافی و جبران خویش هستند که کمتر می توانند رفتارهای خود را تجزیه و تحلیل نمایند .

رسیدی به این مرحله

حال اگر طعمه نیز به این مرحله برسد ، پاسکاری مخربی بین ایده ها و خلق و خوی آنان در می گیرد و ندانسته به تخریب یکدیگر می پردازند .

اگر چنین شخصی در این مرحله عاشق شود ، عشق او بیشتر جنبه نمایشی و واکنش به شرایط روانی او خواهد داشت .

تشخیص اینکه کدام یک از دوستان گروه به این دام خواهد افتاد ، بسیار مشکل است . در این شرایط لازم است مربی به دو نکته مهم بپردازد :

  •  مراقبت از دوستان دیگر _ بخصوص تازه واردها _ در برابر پرخاشگری ها و طعمه یابی این افراد .
  •  صبر و شکیبایی ، تا شاید جو ذهنی شخص رفته رفته آرام گیرد .

می توان گفت نیمی از این افراد تا کنون با این تدبیر به جمع دوستان باز گشته اند . ولی اگر صبر هم نتواند کارساز باشد ، می شود داستان « تیغی در دست زنگی مست » … .

صبر و شکیبایی در چالش درمان لکنت زبان

معمولا افرادی که با صبر و شکیبایی دوستان گروه و مربی از چنین بحرانی بیرون جسته اند چنین می گویند :

  • نمی دونم چرا اون کارها رو می کردم !
  • الان که فکرشو می کنم از خودم خجالت میکشم
  • همش می خواستم یه دشمن بتراشم و باهاش دعوا کنم
  • فشارهای درونمو می خواستم رو یکی خالی کنم
  • از صبح تا شب از همه بهونه میگرفتم ، پدر ، مادر ، فامیل ، دوست و بخصوص از محیط کلینیک … .

*********

چالش درمان لکنت زبان

برخی از دوستان گروه درمان لکنت زبان وقتی می بینند با اجرای تکنیکهای گفتاری ، می توانند گفتار طبیعی را در ارتباطات مختلف تجربه نمایند ، به جای پرداختن به بازسازی دیدگاه ها و ارتباطات خویش _ که اساسی ترین مرحله درمان است _ مانند یک عصا دودستی به تکنیکها می چسبند و به آن تکیه می کنند .

آنها تصور می کنند اگر ضعفی در گفتارشان دیده شود ، به علت فقدان تسلط بر اجرای تکنیکها می باشد . از اینرو اغلب زمان خود را به طور آشکار و نهان ، صرف تقویت اجرای این تکنیکها می کنند .

علت چنین رفتاری را اینگونه میتوان ارزیابی نمود :

  1.  آنها « درمان » را در لکنت نکردن می بینند _ به طور برجسته ای چنین دیدگاهی را در خانواده آنان می توان ردیابی نمود _
  2.  وحشت و هراس از بازگشت لکنت ، قدرت و توان تغییر و تحول شخص را متزلزل می سازد .

در این مرحله اگر دوستان آگاه به مسیر درمان و حتی مربی به او چنین راهنمایی کنند :

« خانم / آقا انقدر به این عصا تکیه نکن ، وقت آن رسیده که مانند یک شکارچی به تعقیب شرایط دشوار بپردازی ، خود را محک بزنی و به ارزیابی ارتباطات و دیدگاه های آسیب دیده توجه نمایی و … . »

دراین شرایط او به دلیل تراشی روی می آورد ، مقاومت می نماید و در صورت اصرار ، ممکن است گوینده را دشمن خود تصور کند .

اشتباه نشود ، قصد او لجبازی نیست ، بلکه بدون عصای تکنیکها ، چاه عمیقی را سر راه خود می بیند و از لغزش درون آن به شدت می هراسد .

داستان چالش درمان لکنت زبان

کوهنوردی با تجهیزات حرفه ای ، شبانگاه از یال کوهی فرود می آمد که ناگهان پایش در برف می لغزد و توسط طناب مخصوص خود ، بین زمین و هوا معلق می ماند .

در این هنگام از درگاه خداوند کمک می خواهد که ندایی به گوشش می رسد :

« اگر نجات می خواهی ، طناب رابا خنجر ببر »

ولی چون او نمی تواند در تاریکی شب تیره ، موقعیت خود را درک نماید ، امر ندا را نیز نمی تواند اجرا کند .

فردا صبح گروه نجات مرد یخ زده ای را می یابند که با زمین فقط یک متر فاصله داشته است !!

جهت مطالعه کتاب راز لکنت زبان کلیک کنید!

  1. یه دوست گفت:

    یکی از چالشهای من فهمیدن اطرافیان از اینکه من مراجعه میکنم به کلینیک گفتار درمانی بود

    • کامبخش فرهمندپور گفت:

      دوست گرامی، خانمی در ماههای اول مراجعه میگفت: اگر ممکن است این تابلوی کلینیک گفتار درمانی را از دم در بکنید؛ چون فکر میکنم همه میفهمند که من به کجا می آیم! ولی باید دانست که اینها عوارض لکنت زبان هستند و با درمان، از بین میروند.

  2. دوست گفت:

    سلام خدمت شما دکتر خوب و دوست داشتنی همه چیز شما عالیه فقط ای کاش دولت یا چه میدونم یه آدم خیر پیدا میشد و تو هزینه ها به شما یا بهتره بگم به بیمارتون کمک میکرد تا هزینه های درمان وکم میشد من خیلی جاها رفتم واسه درمان ولی هیچ جا مثه کلینیک شما نمیشه متاسفانه درمان هم مال پولداراست من نمی خوام از شما گله کنم فقط درد دل کردم به امید روزی که دیگه هیچ لکنتی تو کشور عزیزمون وجود نداشته باشه. شاد و پیروز باشید

    • کامبخش فرهمندپور گفت:

      دوست خوبم، عزیزم، اجاره ها سرسام آور است – مخارج کلینیکی…مالیات و …اگر یک گفتار درمان هزینه معقولی دریافت نکند، در کلینیک گفتار درمانی او خیلی زود بسته خواهد شد. وقت محدود، انرژی محدود و مخارج نامحدود…با این حال از محبت شما که مایه شرمساری مخلص است بسیار متشکرم.

  3. درمانگر از شهرستان گفت:

    همیشه دنبال شخصی همچون شما بودم شجاع از بیان نظرات خود امیدوارم همیشه سالم و شاداب باشید.

    • کامبخش فرهمندپور گفت:

      اول از محبت شما بینهایت سپاسگزارم. بی تردید شما در رشته گفتار درمانی تحصیل کرده اید. ولی عزیزم فکر میکنم شما هم میتوانید نظر خود را بیان کنید. حال خواهشی دارم: اگر ممکن است با من تماس بگیرید وگرنه، فکر میکنم اول اسم شما / ن / است! منتظر پاسخ شما میمانم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *