لکنت زبان ضایعهای عضوی نیست
یکی از دغدغههای فرد لکنتدار که مانند بختک بر زندگی او سایه میافکند، شایعاتی است که بیهیچ منطق، علت لکنتزبان را به ضایعهای عضوی (ژنتیکی، عصبی و غیره) نسبت میدهند. این در حالی است که بسیاری از دوستان گروه درمان، شروع درمان خود را زمانی میدانند که پوشالی بودن چنین نظریههای بیاساس را درک کردهاند. در اینجا میخواهیم با ارائهی دلایلی، به چند و چون این موضوع بپردازیم؛ گرچه همان «دلیل اول» برای اثبات آن کافی به نظر میرسد.
دلیل اول
چنانچه به چگونگی آغاز و گسترش لکنتزبان دقت کنیم، درمییابیم که نسبت دادن آن به عوامل عضوی بسیار دور از منطق است ( کتاب راز لکنت زبان )
دلیل دوم
تمامی کسانی که بهعنوان «نظریهپرداز» علت لکنت را در ضایعهای عضوی جستجو کردهاند، نتوانستهاند محل و چگونگی عملکرد ضایعه را توضیح دهند.
دلیل سوم
بهطور معمول، هرگاه با یک ضایعه (ژنتیکی، عصبی، مغزی) روبهرو هستیم، انتظار میرود شخص در هر وضعیتی، واکنش خاص با دامنهای مشخص نسبت به آن ضایعه از خود بروز دهد. برای مثال، اگر آسیب در منطقهی بیان مغز (بروکا) روی دهد، میتوان انتظار داشت که شخص در کلیهی موارد ارتباط گفتاری (تلفن، دانشگاه، خرید، افراد مختلف و غیره)،همیشه به یک طریق و به یک اندازه در «بیان گفتاری» خود دچار اشکال شود. در صورتی که نوع و میزان لکنت کردن (واکنش) شخص لکنتدار در موقعیتهای ارتباطی گوناگون او مرتب در نوسان است.
دلیل چهارم
اگر بخواهیم علت لکنت را در ضایعهای عضوی جستجو کنیم، لازم است غیر از لکنت کردن، شاهد اختلالات دیگری نیز در شخص لکنتدار باشیم. برای مثال، باید گاهی هم شخص هنگام دم و بازدم، بلعیدن غذا و غیره دچار اسپاسم یا حرکات غیرعادی دیگر شود. این در حالی است که افراد لکنتدار، غیر از لکنت زبان (لکنت ذهنی و لکنت ظاهری) هیچ عارضهی دیگری از خود نشان نمیدهند.
دلیل پنجم
تمامی افراد لکنت داری که مسیر درمان را طی کردهاند ( صاحبنظران واقعی این عارضه ) لکنتزبان را فقط یک عادت شرطی شده میدانند.
پراکنده از کتاب راز لکنت زبان
شما راه حل مناسب تری پیشنهادمیکنید؟!
با سلام به نظرم علت این پدیده ای که عرض کردم شرطی شدن ذهنه
من تجربه ای را در بحث لکنتم کشف کردم هنگامی که با هنسفری یک سخنرانی رو گوش می دم ؛همراه با پخش اون (سخنرانی)جمله هاشون رو تکرار می کنم و پدیده ی خیلی عجیبی که بهش بر میخورم اینه که فقط در اون زمان می تونم به راحتی و بدون استرس صحبت کنم (یعنی موقعی که از اون سخنرانی تقلید می کنم) به نظر من این راهکاری برای گول زدن ذهن یعنی هدایت مغز به سمت گفتار روان است