نقد پذیری :

نظریه پردازی که به یک کنفرانس علمی دعوت شده بود، دید که یکی از شاگردانش پشت تریبون رفت و نظریه ای را که او ارائه کرده بود، با دلایل علمی رد کرد. استاد پشت تریبون رفت شاگردش را بوسید و گفت: «من همیشه مدیون تو خواهم بود، تو مرا از سالها اشتباه بیرون آوردی.»

بی تعارف ما ایرانی ها از نقد شدن خود یا هر چه به ما مربوط باشد، وحشت زده می شویم.در فرهنگ ما نقد شدن به مفهوم بی احترامی، ناسزا گفتن و بدخواهی است؛ به طوری که بعد از شنیدن انتقاد، حس کینه توزی و انتقام جویی در ما شدت می گیرد. می خواهیم با هر ترفندی که شده انتقاد شخص را به خودش برگردانیم و بگوئیم: «پس معلوم شد که اینها که به من نسبت دادی، در خودت بود… »

نقد پذیری

( ما نباید از نقد شنیدن که موجب پیشرفتمان می شود، بهراسیم )

(نقد پذیری)

ما یاد گرفته ایم پشت سر یکدیگر تار و پود راست و دروغ را طوری به هم ببافیم تا ضمن تخریب شخص (از دید ما دشمن)؛ هیچ ردی از ما به جا نماند.ولی شهامت رو در رو شدن و بیان حرف دل خود را نداریم و این رفتار برای ما به صورت یک عادت درآمده است. شاید این ضعف فرهنگی یکی از دلایلی باشد که ما در پویایی و تحقیقات علمی کمتر موفق می شویم، زیرا برای پیبشرد تحقیقات علمی، نقد شدن یکی از ضروریات است.

بهتر است سخن دلنشین مریم خانم را آویز گوش کنیم:

هرگز از کسی که همواره با من موافق بود چیزی نیاموختم… 

  1. محمد گفت:

    هرگز از کسی که همواره با من موافق بود چیزی نیاموختم این جمله خیلی خوب بود

  2. مریم گفت:

    یاد این جمله معروف افتادم: هرگز از کسی که همواره با من موافق بود چیزی نیاموختم… ممنون از مطلب آموزنده تون…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *