تصور کنید سربازی که یک فرمانده خشن، پرخاشگر و بی منطقی دارد و مرتب توسط او توهین می شنود و کتک می خورد،
چه واکنش هایی می تواند داشته باشد:
اول) تلاش می کند تا آنجا که ممکن است با او روبرو نشود.
دوم) وانمود می کند سربازی مرتب و سربراه شده تا از تنبیه امان بماند.
سوم) سعی می کند با احترام و هدیه گرفتن، او را بفریبد.
چهارم) …
حال اگر هیچ یک از اینگونه ترفندها چاره گر نشد، احتمال واکنش بعدی چه خواهد بود؟
او رفتاری وارونه و برعکس گذشته پیش می گیرد:
. تلاش می کند او را در نظر خود خوار و خفیف کند.
. با عده ای دیگر که هم احساس او هستند، به غیبت و تخریب فرمانده می پردازد.
. رفته رفته ممکن است او خشم و نافرمانی خود را به فرمانده نشان دهد.
. و بالاخره با او به طور مستقیم روبرو شود و حتی حمله کند.
بر این اساس، یکی از واکنش های شخص می تواند روبرو شدن با لکنت خویش باشد. هنگامی که او از فرارها و پنهانکاری ها نتیجه نمی گیرد و به شدت کلافه و عصبی است، ممکن است راهکار سرباز را پیش گیرد و با روبرو شدن با لکنت خود، تلاش کند تا در دل مشکل حرکت نماید:
1) مرتب به اطرافیان می گوید « منم داشتم، ولی انقدر سعی کردم و جلوی آینه با خودم صحبت کردم تا خوب شدم؛ به نظر شما من الان گیر می کنم؟
2) انتقال فشارهای درونی به بیرون از خود از طریق راهنمایی و دستورالعمل صادر کردن به افراد دارای لکنت.
3) تلاش می کند با تغییر جایگاه « درمان شونده » به جایگاه « درمان کننده » از رویارویی مستقیم با مشکل خود دوری جوید. مانند جوانی که به خاطر لکنتش، رشته روانشناسی را برمی گزیند – تا شاید بتواند با اتکا به این رشته، عوارض لکنت خویش را کاهش دهد- و در بزرگسالی با روشی مجهول و من درآوردی ( شبیه سازی ذهن! ) خود مدعی درمان دیگران می شود.
4) سعی می کند از طریق فعالیت و نوشتن مطلب در سایتها، مانند قرص مسکن درد خود را تسکین دهد. واکنش های لکنت زبان
5) …
باید دانست نوع واکنش های لکنت زبان هیچ تاثیری در اصل موضوع و فشار ناشی از عوارض آن ندارد.
آنچه اهمیت دارد رسیدن به راحتی و آزادی است.
یعنی فرمانده جباری به ما دستور ندهد.
یعنی هیچگونه واکنشی به گفتار خود نداشته باشیم.
و این مهم هنگامی حاصل می شود که شخص مسیر درمان را طی کرده باشد.
برای مطالعه کتاب راز لکنت زبان، کلیک کنید!